لب پاشویه

در بررسی تحولات منطقه باید به واقعیات جاری در غزه التفات ویژه نمود...آنچه من را بر آن داشت تا در مورد وضعیت مقاومت فلسطین بنویسم قرار گرفتن حوادث مهم درکنار یکدیگر و ایمیج شکل گرفته برای مخاطب نکته بین است. و البته در این میان بازتاب رسانه ای موضع گیری ها مبنای تحلیل هر کسی است که از بیرون به موضوع می نگرد.

با شکل گیری جنگ 8 روزه و پیروزی تاریخی مقاومت فلسطینی در این مواجهه حوادث سیاسی قبل و بعد آن حائز اهمیت بسیار گشته و در رسانه ها به طور مضاعفی برجسته شده است. در چنین شرایطی و  با وجود فکت های سیاسی متعدد هر نفس تحلیل گری شامه اش را تیز می کند.

مهم ترین اتفاق قبل از شروع جنگ سفر خارق العاده حمد امیر قطر به غزه بود که سوال های زیادی را در اذهان ایجاد می نمود که امیر قطر اینبار برای غزه چه نقشه ی شومی در ذهن خبیثش دارد؟!؟! در گام نخست شیخ قطری در سفرش به غزه در قبال کمک مالی به دولت حماس در غزه خواستار قطع ارتباط آنها با ایران شد. بعد از شروع جنگ نیز گمانه زنی های جدیی در مورد اینکه حمد نقش دست اولی در ترور احمد الجعبری و حمایت بی‌دریغ از رژیم صهیونیستی داشته منتشر شد.

در فاصله 3 تا 4 روز مانده به جنگ نیز زیپی لیونی وزیر خارجه سابق رژیم اسراییل با بازگو کردن برخی از رابطه های غیر مشروعش با سران عرب از جمله صائب عریقات پیام روشنی را برای دیگر شیوخ فاسد عرب که اسمشان را نیاورده بود از جمله شخص حمد ارسال کرد و تاکید کرد فیلم تمامی این رابطه های غیر اخلاقی را در چارچوب ماموریتش برای موساد و  با فتوای خاخام اعظم یهود در اختیار دارد. تا با این عمل در واقع فکر قهرمان بازی را در بحبوحه ی بهار عربی از سر برخی بیرون کند.

جنگ که شروع شد از روز چهارم حماس با شلیک راکت های برد متوسط خود بخصوص فجر 5 معادله منازعه را به نحوی تغییر داد که تعیین کننده شرایط آتش بس او باشد. در خلال جنگ اتحادیه عرب و کشور های منطقه هر چند به صورت ضعیف اما بطور بی سابقه ای به غزه سفر کردند نکته جالب در این میان حضور داوود اغلوی ترک در هیئت عربی بود که آن را به اتحادیه کشورهای مخالف اسد تغییر نام می داد. .هر چند شروط حماس توسط مرسی به دلایلی رقیق شده بود اما به هر حال حماس پس از آتش بس دست بالا را در تحولات منطقه پیدا کرد. خوب محمد مرسی رییس جمهور مصر در رایزنی های خود با هیلاری کلینتون وزیر خارجه امریکا امتیازاتی را در قبال نرم کردن حماس درخواست کرده بود که اولین آنها بلافاصله بعد از آتش بس معلوم گشت و آن همراهی ایالات متحده در پاکسازی قوه قضاییه مصر از عناصر خاص بود...به نحوی که در چند روز اول درگیری ها در مصر شاهد سکوت مرگبار مقامات امریکایی در قبال آن بودیم.

اما آنچه اینجا مد نظر بنده است مواضع رسانه ای سران مقاومت فلسطین حین و پس از جنگ 8 روزه در غزه بود که بنده آنها را به 3 دسته تقسیم می کنم:

1-     بخش مورد طبع صدا و سیمای جمهوری اسلامی که شامل مصاحبه های اختصاصی رمضان شلح مقام ارشد جهاد اسلامی و مقامات دست چندمی حماس با شبکه های المنار و المیادین لبنانی و العالم و پرس تی وی ایرانی بود. در این مصاحبه ها عموما بر همگرایی مقاومت فلسطینی با ایران تاکید می شد و بعضا هم تشکری دست و پا شکسته از ایران ابراز می شد.

2-     بخش دوم کنفرانس خبری پس از اعلام آتش بس بود که بطور همزمان توسط دهها شبکه و بصورت جهانی پوشش داده می شد ... در این کنفرانس خبری خالد مشعل از حماس و رمضان شلح از جهاد اسلامی پشت میز قرار گرفته بودند که بترتیب مقدمه ای بیان کردند و سپس به سوالات خبرنگاران پاسخ دادند. مشعل در مقدمه خود ابتدا کف پای مرسی ، اردوغان و حمد را لیسید و در پایان در کمال بی ادبی اضافه کرد در ضمن ایران نیز به ما سلاح داده اما برادران ایرانی ما باید بدانند که ما در قضیه سوریه با آنها مشکل داریم. در ادامه امید می رفت رمضان شلح جبران مافات کند و از خجالت ایران دربیاید و از رهبر و ملت ایران به طور اختصاصی قدردانی کند اما او نه تنها اسمی از ایران نیاورد بلکه گفت مصر و رییس جمهور مرسی در قلب این پیروزی بودند!

3-     بخش سوم هم به مصاحبه هایی اختصاص دارد که سران مقاومت فلسطینی با فاصله گرفتن از زمان آتش بس بیان می کنند در این میان مصاحبه اخیر مشعل با الجزیره قطر برجسته می باشد. مشعل با حضور در برنامه «فی العمق» شبکه الجزیره یک بازجویی نفس‌گیر را در برابر مجری این شبکه پس داد که هدف اول و آخر آن حمله به ایران، محور مقاومت و تبری جستن حماس از نظام سوریه بود.

"وی در پاسخ به این سئوال که آیا سلاح‌ها فقط ایرانی بوده و حماس با این سلاح پیروز شده است ؟ گفت: سلاح های مورد استفاده در جنگ  دو بخش بود بخشی از آن را جوانان اهل غزه ساخته بودند، ... موشک ام 75 که به قدس و تل آویو شلیک شد موشکی کاملا فلسطینی بود که درغزه ساخته شده بود، موشک‌های فجر هم شلیک شد و بخشی از سلاح‌های ما بود اما بخشی از موشکها محلی ساز بود و بدون شک بخشی نیز متعلق به ایران بود و این حقیقتی است که البته خداوند نیز گفته انصاف داشته باشید، این واقعیت‌هایی است که نمی‌توان نادیده گرفت و من با امانتداری می‌گویم هرکسی که از ما حمایت کند یا سلاحی ارسال کند از او تشکر می‌کنیم.

وی در خصوص حمایت مشروط بودن حمایت ایران گفت: آیا اگر حمایت مالی و نظامی ایران مشروط بود  ما در بحران سوریه اینگونه اقدام می‌کردیم و با آنها مخالفت کرده و سوریه را ترک می‌کردیم زیرا از مردم سوریه جانبداری کردیم بدون اینکه وارد درگیری جدیدی شویم ما در مسائل دیگران دخالت نمی‌کنیم .

وی با اشاره به تحت الشعاع قرار گرفتن روابط حماس با ایران گفت: بحران سوریه این روابط را متاثر کرده  و اما نمی‌خواهم از میزان آن سخن بگویم اما این به معنای قطع رابطه نیست ما با کسی قطع رابطه نمی‌کنیم، ما دارای اصولی هستیم و امکان ندارد هیچ حمایت مالی و نظامی مشروط را بپذیریم و اگر از حماس بخواهند دست از جانبداری از مردم بردارد و از ظالم حمایت کند و پوششی بر جنایت‌ها بگذارد؛ این جنبش هرگز نخواهد پذیرفت و تسلیم نخواهد شد زیرا با ارزش‌ها و اصول ما در تضاد است

رئیس دفتر سیاسی حماس در ادامه در پاسخ به سوالی با این عنوان که آیا ایران ادامه ارسال کمک‌ها را منوط بر حمایت از رژیم سوریه دانسته و شما مخالفت کرده‌اید؟ پاسخ داد:مردم عادت دارند در صورت پذیرفتن حمایتی شرط طرف مقابل را بپذیرند، اما حماس به دو دلیل هرگز چنین اقدامی نکرد، زیرا روابط حماس با دیگران از ابتدا بر اساس  احترام متقابل بوده و قواعدی برای روابط خود با دیگران دارد و به هیچ طرفی  اجازه دخالت نمی‌دهد  و کسی جرات نمی‌کند دخالت کند و منبع  تصمیم گیری‌های این جنبش شورا و دفتر سیاسی آن است .و دلیل دوم این است که طرفی  که از حماس و مقاومت حمایت می‌کند پیش از اینکه این حمایت نفعی برای حماس داشته باشد در وهله اول خود طرف از آن بهره مند می شود زیرا این جنبش دارای وجهه خوبی است و فلسطین نیز مساله مقدسی است و طرفی  که از آن حمایت می کند خود نیز بهره‌مند می شود."

در پایان و به عنوان نتیجه گیری باید اشاره کنم که سیاست ضد ایرانی پیش روی برخی دول غربی-عربی در راستای ایجاد فاصله و جدایی بین ایران و مقاومت فلسطینی حرکت می کند ...نه میتوان گفت که این سیاست بی تاثیر بوده و نه می توان گفت ایران را از ثمرات پیروزی مقاومت بی بهره ساخته هر چند این اقدامات در عرصه رسانه ای کمی تا قسمتی چشم پر کن بود ولی در عمل سایه بلند ایران در منطقه چیزی نیست که حتی کاندولیزا رایس بتواند منکر آن باشد.

هر چند برادران ما در حماس باید بدانند که اگر حمایت های نظامی و سیاسی ایران از آنها نمی بود اساسا اکنون آنها موجودیتی نداشتند که امثال مرسی و اردوغان بخواهند برای آن تره خورد کنند اما اگر لحظه ای خود را جای آنها بگذارید به غیر از رگ تعصب قومی-مذهبی شان به ایشان که از زمین و هوا و دریا تحت فشار و محاصره اند حق می دهید که مجیز افراد معلوم الحال را بگویند. در چنین شرایطی ادعای دفاع از حق و مظلوم در سوریه برای آنها لقمه گلوگیری می نماید که بهتر است از آن حذر کنند.